→♫♥کلبه تنهایی یلدا♥♫←

من عاشق این آلبومم یعنی کلا آهنگای محسن یگانه رو دوس دارم.......خودشم دوس دارم....حالا هم کد آهنگ پیشوازای این آلبومو گذاشتم امید وارم لذت ببرین........اگه خوشتون اومد لطفا نظر بدین ..با تشکر

٣٣١٥٢٠٢هوایی شدی قطعه دو         
٣٣١٥٢٠١ هوایی شدی        
٣٣١٥٢٠٠ تو که میدونی        
٣٣١٥١٩٩ تنهایی    
٣٣١٥١٩٦ نمیزارم خسته شی        
٣٣١٥١٩٧ کی اومده جای من      
٣٣١٥١٨٨ باور کنم         
٣٣١٥١٨٩ نمیشه        
٣٣١٥١٩٠ تو حتی       
٣٣١٥١٩١ تو حتی قطعه دوم         
٣٣١٥١٩٢ یادته        
٣٣١٥١٩٣ دوست دارم         
٣٣١٥١٩٤ نرو       
٣٣١٥٢٠٣ بیت آخر  
٣٣١٥١٩٥ حباب 

پنج شنبه 14 دی 1391برچسب:کد , پیشواز,تنهایی,کلبه تنهایی یلدا,کلبه تنهایی,یه دختر دیوونه,دیوونه, :: 2:5 بعد از ظهر :: نويسنده : yalda

بیا عاشق بمانیم!

بیا حالا که عاشق هم هستیم کاری کنیم که لحظه هایمان پر از شادی و عشق باشد!

بیا حالا که همدیگر را عاشقانه دوست میداریم برای همیشه با هم بمانیم و عهدی که با

هم بستیم را نشکنیم !

بگذار با آرامش با هم باشیم ، نه اینکه لحظه هایمان پر از غصه و عذاب باشد !

عشق کلام زیباییست ما بدنامش میکنیم ، عشق شیرین است ما تلخش میکنیم!

عشق پاک و مقدس است ما  پر از گناهش میکنیم !

اگر به هوای این نشسته ای که تا ابد با هم باشیم کاری نکن که فردا پشیمان شوی!

قدر مرا را بدان ، عاشقتر از من کسی نیست !

قلبم را نشکن ، بی گناهتر از من عاشقی نیست !

بیا حالا که قلبم را با اطمینان به تو دادم تو نیز پاسخ این اطمینان را به قلبم بده !

برای من فراموش کردن یک بی وفا کار ساده ایست پس با ما بی وفایی نکن ، همچو من

که عاشقانه دوستت دارم ، مرا دوست داشته باش !

به خدا انتظار سختی نیست ، اگر عشق در قلب تو باشد مرا درک خواهی کرد !

اگر به سختی عاشق شدم ، مطمئن باش اگر لایق من نباشی به راحتی نیز میتوانم قید

تو را بزنم !

این یک غرور بی جا در وجودم نیست ، این یک حقیقت تلخیست که بعد از مدتها به آن پی

برده ام!

آنقدر بی وفایی دیده ام که شناختن کسی که مرا از ته دل دوست دارد برای من کار

سختی است !

من به تو ایمان دارم ، تو میتوانی برای من بهترین باشی ، تو میتوانی همانی باشی که

مدتهاست در انتظار او نشسته ام !

بیا حالا که دیوانه وار تو را دوست دارم ، قدر این عشق پاک را بدان ، که عاشقتر از من

کسی نیست !

سه شنبه 5 دی 1391برچسب:یلدا,تنهایی,کلبه,کلبه تنهایی,دختر,کلبه تنهایی یلدا, :: 6:25 بعد از ظهر :: نويسنده : yalda

بیا عاشق بمانیم!

بیا حالا که عاشق هم هستیم کاری کنیم که لحظه هایمان پر از شادی و عشق باشد!

بیا حالا که همدیگر را عاشقانه دوست میداریم برای همیشه با هم بمانیم و عهدی که با

هم بستیم را نشکنیم !

بگذار با آرامش با هم باشیم ، نه اینکه لحظه هایمان پر از غصه و عذاب باشد !

عشق کلام زیباییست ما بدنامش میکنیم ، عشق شیرین است ما تلخش میکنیم!

عشق پاک و مقدس است ما  پر از گناهش میکنیم !

اگر به هوای این نشسته ای که تا ابد با هم باشیم کاری نکن که فردا پشیمان شوی!

قدر مرا را بدان ، عاشقتر از من کسی نیست !

قلبم را نشکن ، بی گناهتر از من عاشقی نیست !

بیا حالا که قلبم را با اطمینان به تو دادم تو نیز پاسخ این اطمینان را به قلبم بده !

برای من فراموش کردن یک بی وفا کار ساده ایست پس با ما بی وفایی نکن ، همچو من

که عاشقانه دوستت دارم ، مرا دوست داشته باش !

به خدا انتظار سختی نیست ، اگر عشق در قلب تو باشد مرا درک خواهی کرد !

اگر به سختی عاشق شدم ، مطمئن باش اگر لایق من نباشی به راحتی نیز میتوانم قید

تو را بزنم !

این یک غرور بی جا در وجودم نیست ، این یک حقیقت تلخیست که بعد از مدتها به آن پی

برده ام!

آنقدر بی وفایی دیده ام که شناختن کسی که مرا از ته دل دوست دارد برای من کار

سختی است !

من به تو ایمان دارم ، تو میتوانی برای من بهترین باشی ، تو میتوانی همانی باشی که

مدتهاست در انتظار او نشسته ام !

بیا حالا که دیوانه وار تو را دوست دارم ، قدر این عشق پاک را بدان ، که عاشقتر از من

کسی نیست !

سه شنبه 5 دی 1391برچسب:عاشق,عشق,بمانیم, :: 6:20 بعد از ظهر :: نويسنده : yalda

 

 

بيا با هم بخوانيم

 

        شكوه لحظه‌ها را

 

                بيا با هم ببينيم

 

                        سكوت ياسها را

 

بيا باهم بخنديم

 

    وفاي بي‌وفا را

 

            بيا با هم بگرييم

 

                    شكست لاله‌ها را

 

بيا با هم بلرزيم

 

      شروع بادها را

 

            بيا با هم بسازيم

 

                      تمام سازها را

 

بيا با هم بغريم

 

    تمام دردها را

 

        بيا با هم هميشه

 

            به هم عاشق بمانیم

 

 بيا به حرمت عشق

 

      من و تو ، ما بمانيم

 

          چرا كه بي ‌تو من هم

 

                  نگاهي سرد دارم

 

                           دلي پر درد دارم

                     بيا باهم بمانيم

 

 

 

باتو، همه‌ی رنگهای این سرزمین مرا نوازش می‌کند


باتو، آهوان این صحرا دوستان همبازی من‌اند


باتو، کوه ها حامیان وفادار خاندان من‌اند


باتو، زمین گاهواره ای است که مرا در آغوش خود می‌خواباند


ابر، حریری است که برگاهواره ی من کشیده‌اند


و طناب گاهواره ام را مادرم، که در پس این کوه ها همسایه‌ی ماست در دست خویش دارد

 

 

باتو، دریا با من مهربانی می‌کند


باتو،  سپیده‌ی هرصبح بر گونه ام بوسه می‌زند


باتو، نسیم هر لحظه گیسوانم را شانه می‌زند


باتو، من با بهار می‌رویم


باتو، من در عطر یاس ها پخش می‌شوم


باتو، من درشیره‌ی هر نبات می‌جوشم


باتو، من در هر شکوفه می‌شکفم


باتو، من در طلوع لبخند می‌زنم، در هر تندر فریاد شوق میکشم، درحلقوم مرغان عاشق

می‌خوانم در غلغل چشمه ها می‌خندم، در نای جویباران زمزمه می‌کنم


باتو، من در روح طبیعت پنهانم


باتو، من بودن را، زندگی را، شوق را، عشق را، زیبایی را، مهربانی پاک خداوندی را می‌نوشم

 

 

باتو، من در خلوت این صحرا، درغربت این سرزمین، درسکوت این آسمان، درتنهایی این

بی‌کسی، غرقه‌ی فریاد و خروش و جمعیتم، درختان برادران من‌اند و پرندگان خواهران من‌اند

وگلها کودکان من‌اند و‌اندام هر صخره مردی از خویشان من است و نسیم قاصدان بشارت گوی

من‌اند وب وی باران، بوی پونه، بوی خاک، شاخه ها ی شسته، باران خورده، پاک، همه

خوش‌ترین یادهای من، شیرین ترین یادگارهای من‌اند.


بی تو، من رنگهای این سرزمین را بیگانه می‌بینم


بی تو، رنگهای این سرزمین مرا می‌آزارند


بی تو، آهوان این صحرا گرگان هار من‌اند


بی تو، کوه ها دیوان سیاه و زشت خفته‌اند


بی تو، زمین قبرستان پلید و غبار آلودی است که مرا در خود به کینه می‌فشرد


ابر، کفن سپیدی است که بر گور خاکی من گسترده‌اند


وطناب گهواره ام را از دست مادرم ربوده‌اند و بر گردنم افکنده‌اند


بی تو، دریا گرگی است که آهوی معصوم مرا می‌بلعد


بی تو، پرندگان این سرزمین، سایه های وحشت‌اند و ابابیل بلایند


بی تو، سپیده‌ی هر صبح لبخند نفرت بار دهان جنازه ای است


بی تو، نسیم هر لحظه رنج های خفته را در سرم بیدار می‌کند


بی تو، من با بهار می‌میرم


بی تو، من در عطر یاس ها می‌گریم


بی تو، من در شیره‌ی هر نبات رنج هنوز بودن را و جراحت روزهایی را که همچنان زنده خواهم ماند لمس می‌کنم.


بی تو، من با هر برگ پائیزی می‌افتم. بی تو، من در چنگ طبیعت تنها می‌خشکم


بی تو، من زندگی را، شوق را، بودن را، عشق را، زیبایی را، مهربانی پاک خداوندی را از یادمی‌برم


بی تو، من در خلوت این صحرا، درغربت این سرزمین، در سکوت این آسمان، درتنهایی این بی کسی، نگهبان سکوتم، حاجب درگه نومیدی، راهب معبد خاموشی، سالک راه فراموشی ها، باغ پژمرده‌ی پامال زمستانم.


درختان هر کدام خاطره‌ی رنجی، شبح هر صخره، ابلیسی، دیوی، غولی، گنگ و پرکینه

فروخفته، کمین کرده مرا بر سر راه، باران زمزمه ی گریه در دل من،


بوی پونه،  پیک و پیغامی‌نه برای دل من، بوی خاک، تکرار دعوتی برای خفتن من،


شاخه های غبار گرفته، باد خزانی خورده، پوک، همه تلخ ترین یادهای من، تلخ ترین یادگارهای من‌اند. 

 

 

 

پنج شنبه 30 آذر 1391برچسب:یلدا,تنهایی,کلبه,کلبه تنهایی,دختر,کلبه تنهایی یلدا, :: 11:55 قبل از ظهر :: نويسنده : yalda

 

کاش می شد ،روزه سخت سکوت

 

 

را، به اغاز سخن، افطار کرد...

 

 

کاش می شد ،با پلی از غم گذشت

 

 

تا در انسوتر، ترا دیدار کرد...

 

 

کاش می شد ،جسم منحوس فراق

 

 

تا ابد ،صد مرتبه بر دار کرد...

 

 

کاش می شد ،قایقی از جنس کوه

 

 

ساخت،با موج قدر پیکار کرد...

 

 

کاش می شد ،رفت تا اوج فلک

 

 

این قفس،زنجیر را انکار کرد...

 

 

کاش می شد ،بین این نامحرمان

 

 

قاصدک را، محرم اسرار کرد...

 

 

کاش می شد ،نغمه ای شد در گلو

 

 

مثل بلبل ،بر لب منقار کرد...

 

 

کاش می شد ،لحظه ای پروانه وار

 

 

گرد شمعی ،بال و پر،ایثار کرد...

 

 

کاش می شد ،از میان لحظه ها

 

 

لحظه ای کوتاه را، بسیار کرد...

 

 

کاش می شد، با تمرکز،با دعا

 

 

روح و جسمی در کنار،احضار کرد...

 

 

کاش می شد، انعکاس جمله ای

 

 

را میان دره ای ،اصرار کرد...

 

 

کاش می شد ،از میان واژه ها

 

 

واژه ای را دائما تکرارکرد...

 

 

کاش می شد، کنج زندان سکوت

 

 

با شهامت، عشق را،اقرار کرد...

 

پنج شنبه 30 آذر 1391برچسب:یلدا,تنهایی,کلبه,کلبه تنهایی,دختر,کلبه تنهایی یلدا, :: 11:53 قبل از ظهر :: نويسنده : yalda

در کنار سیب و رازقی عطر عاشقی پیچیده است و من در دنیای ساده ی خود عاشقم.شب یلداست و من دوباره درد فراق دارم

، چه یلدای عاشقانه ای . یاد یار .شبی که صبح نمی شود و دردی که پایان را نمیداند ، چه درد شیرینی.یلدایی که هر لحظه اش سرشار از عشق باشد باید هم بلند ترین شب سال باشد.

کسی که در رویای من گم شده است ، ایا امشب یادهمچون من یاد عشقش دارد؟ دلتنگم ، ای کاش می شد تنهاییم پایان یابد . سکوت میکنم ، میگریم ، فریاد میزنم ، می خندم . در شب بارانی یلدا ، در زیر باران ، می دوم و می ایستم ،چترم را رها میکنم و خودم را در آغوش باران می اندازم و می گریم.امشب بارن پیش من شرمنده شده است.چه یلدای عاشقانه ای ، آری امشب شب یاد است ، شب حسرت ، شب خاطره ، دلتنگی هایم پایان می پذیرد . طبق معمول هر شب ،در رویای خود با معشوقم دیدار میکنم .

و خودم را در آغوش گرمش رها میسازم . چه پایان زیبایی برای یلدای عشق من است.

پنج شنبه 30 آذر 1391برچسب:, :: 10:48 قبل از ظهر :: نويسنده : yalda

برای زندگیم هنوز بهانه ای ندارم ، شاید در آینده بهانه ای باشد.کاش غصه تموم می شد و تنها نمی ماندم اگر کسی در کنارم بود،شاید بهانه ای برایم بود تا زنده بمانم و زندگی کنم. میگویند : زندگی زیباست .میگویم:اگر چه زندگی زیباست اما برای چه زیباست؟برای که زیباست؟با که زیباست؟چه بهانه ای برای زندگی داشته باشم ؟ غرق در غم هایم شوم ، در گوشه ای بنشینم و شعر بگویم برای کسی که در کنارم نیست ؟هر روزم تکراریست . چه کسی تکرار را دوست دارد؟ زندگیم دیگر دشت غم است . به شعله هایم می نگرم، شمعی نیمه جانم و درگیر دردی شدم که تمامی ندارد و مرا با آتش خود ذوب میکند.نفس های اخرم است.اگر یک بهانه هم برای زندگی داشتم این هزاران بهانه برای مرگ را فراموش میکردم . ولی افســــــــــــــــــوس

پنج شنبه 30 آذر 1391برچسب:یلدا,تنهایی,کلبه,کلبه تنهایی,دختر,کلبه تنهایی یلدا, :: 10:42 قبل از ظهر :: نويسنده : yalda


 

 

درگیر توام ، منی که مال توام ، تویی که زندگی ام هستی ، از آغاز تا آغاز دوباره اش با دلم هستی

 

و تو آغاز من هستی ، این تو هستی که تنها مال من هستی ، کسی جز تو در قلبم جایی ندارد ، عشق بی تو هیچ معنایی ندارد!
این لحظات با تو بودن است ، که زندگی همیشه پر از عشق و لبخند عاشقانه است ، این روزهای من است ، مثل آن لحظات در گرو با تو بودن است
تویی که چشمانت مرا عاشق کرده ، منی که اینک دلم بهانه تو را کرده ، تویی که به انتظار نشسته ای ، منی که آغوشم هوس در میان گرفتنت را کرده…
تشنه ام ، تشنه ی تو را در میان خود  گرفتن ، احساس آن لحظه های گرم ، و رفتن به اوج آن لحظه هایی که با تمام وجود درک میکنم و میدانم مال منی ، تنها مال من، همیشه مال هم!
هیچ چیز جز تو برایم در این دنیا ارزش ندارد ، میخواهم تا زنده ام در کنارت باشم ، میخواهم تا فرصت باقیست محو نگاه زیبای تو باشم
میترسم بمیرم و نتوانم تو را در آغوش بگیرم ، میترسم تو نباشی و من تنها بمیرم!
میترسم بخوابم و در خواب هم نبینم تو را ، حسرت شود دیدنت ، باز کنم چشمهایم را و ببینم دیگر هیچگاه نمیبینمت!
عشق برایم همه لحظه هاست ، از اینجا که بیدارم تا آنجا که خوابم ، و جایی که در آن دنیا میمانم ، از اینجا که در کنارمی تا آنجا که تو را با خود میبرم و جایی که همیشه در قلبم میمانی!

عشق برایم تویی و صدای نفسهایت ، هیچکس که جز تو برایم عشق نمیشود و تو برایم مثل هیچکس نمیشوی! تو برایم مثل بارانی ، پر از طراوت و تازگی ، تو برایم مثل این روزهایی ، روزهای پر از عشق و دلدادگی!

 

 

از آنجا که خیلی دوستت دارم ، میتوانی از عمق احساسم بفهمی تو آنقدر با ارزشی که چه عاشقانه میتپد قلبم برایت…

 

" تقدیم به مهربانم که چشمانش زلال چون آسمان ونگاهش نورانی چون آفتاب و دستانش سخاوت ابر وکلامش ترنم باران را داراست"

 

 

 

 

پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:درگیر, عشق, :: 2:44 بعد از ظهر :: نويسنده : yalda
ه گزارش آژانس خبری روز (دی نا) به نقل از مجله فرانسوی آرت: این تصاویر در موزه شهر ویتری سورسن فرانسه (به فرانسوی: Vitry-sur-Seine) به نمایش گذاشته شده اند اما تنها به جنبه های عاشقانه ،خوشبختی و مثبت عشق نگاه نکرده است بلکه به لحظات دردناک و غم آلود نیز پرداخته است .

1. مقاومت در برابر تاثیرات عشق :
یک زوج عکاس و هنرمند به نام مارینا آبراموویک و یولی ، تصویری از مقاومت فیزیکی و ذهنی در برابر عشق دیگری را این چنین به تصویر کشیده اند . تیری از عشق که خواستار ورود به قلب است اما با مقاومت دیگری روبرو می شود.
 

2. خالی شدن از احساسات :
عکاس این عکس " هایلی نیومن " است و نام این عکس را " عینک گریان " گذاشته است .
او می گوید : من به مدت یک سال ، زمانی که از وسایل حمل و نقل عمومی استفاده می کردم برای اینکه اشک هایی که از چشمانم سرازیر می شوند کمتر دیده شوند یک پوشش سیاه رنگ به اسم عینک را بر روی چشمان گریانم قرار می دادم .
این عینک احساسات مرا به خوبی پوشش می داد .
کمی بعد عینک زدن برای خالی شدن از احساسات درونی در معابر عمومی باب شد .
 

3. قلب های ناگسستنی :
" فیونا بانر " تصویری هنری را با نام " قلب های ناگسستنی " خلق کرده است . قلب ها با وجود اینکه شکسته می شوند اما کنار یکدیگر باقی می مانند . او با این تصویر یک سمبل واقعی از زندگی را نشان می دهد که انسان ها حتی در سخت ترین شرایط نیز بخاطر عشقی که دارند نباید دیگری را ترک کنند .
 

4. شعر عاشقانه :
آثار هنری تریسی کریما امین (Tracey Karima Emin) ‏ریشه در زندگی شخصی او دارد . وی یک هنرمند بریتانیایی و از برجسته‌ترین اعضای هنرمندان جوان بریتانیایی است. او این شعر عاشقانه بسیار زیبا را سروده است .
 

5.اشک :
اشک تنها حالتی است که در تمام عشق های نافرجام صدق می کند . عکاس این طرح " بس ژان آدر " می باشد و نام این تابلو را " من بیش از آن ناراحتم که بتوانم به زبان بیاورم " این عکس حقایقی را بازگو می کند که حتی ساعت های فیلم برداری یا تصویر برداری این تاثیر را ندارد .
 

6. آغوش عاشقانه از نوع پست مدرنیسم :
این تصویر دو دستگاه عاشق را نشان می دهد که روبروی یکدیگر قرار دارند! به نوعی بیانگر این موضوع می باشد که عشق در جوامع امروزی تغییر گسترده ای در شکل داشته و حتی از داخل دستگاه های ماشینی نیز دیده می شود . این عکس توسط آنژ لسیکا گرفته شده است .
 

7. عشق ناب :
این ایده توسط فیلیکس گونزالز طراحی و گرفته شده است . گونزالز با این طرح به طور سمبلی نشان می دهد که دو فرد عاشق حتی ساعت بدن و روحشان نیز یکی است و تفاوتی با هم ندارند .
 

8. جدایی ناپذیر :
فرانسوا خاویر ، فیلمی را که در آن یک جفت طوطی به مدت سه ماه با هم زندگی می کنند را فیلم برداری کرد . آنها فارغ از اتفاقاتی که رخ می دهد با هم زندگی می کنند .

وقتی یکی را دوست دارید !!!

وقتی یکی را دوست دارید، حتی فکر کردن به او باعث شادی و آرامشتان می شود

وقتی یکی را دوست دارید، در کنار او که هستید، احساس امنیت می کنید

وقتی یکی را دوست دارید، حتی با شنیدن صدایش، ضربان قلب خود را در سینه حس می کنید

وقتی یکی را دوست دارید، زمانی که در کنارش راه می روید احساس غرور می کنید

وقتی یکی را دوست دارید، تحمل دوری اش برایتان سخت و دشوار است

وقتی یکی را دوست دارید، شادی اش برایتان زیباترین منظره دنیا و ناراحتی اش برایتان سنگین ترین غم دنیاست

وقتی یکی را دوست دارید، حتی تصور بدون او زیستن برایتان دشوار است

وقتی یکی را دوست دارید، شیرین ترین لحظات عمرتان لحظاتی است که با او گذرانده اید

وقتی یکی را دوست دارید، حاضرید برای خوشحالی اش دست به هر کاری بزنید

وقتی یکی را دوست دارید، هر چیزی را که متعلق به اوست، دوست دارید

وقتی یکی را دوست دارید، در مواقعی که به بن بست می رسید، با صحبت کردن با او به آرامش می رسید

وقتی یکی را دوست دارید، برای دیدن مجددش لحظه شماری می کنید

وقتی یکی را دوست دارید، حاضرید از خواسته های خود برای شادی او بگذرید

وقتی یکی را دوست دارید، به علایق او بیشتر از علایق خود اهمیت می دهید

وقتی یکی را دوست دارید، حاضرید به هر جایی بروید که فقط او در کنارتان باشد

وقتی یکی را دوست دارید، ناخود آگاه برایش احترام خاصی قائل هستید

وقتی یکی را دوست دارید، تحمل سختی ها برایتان آسان و دلخوشی های زندگیتان فراوان می شوند

وقتی یکی را دوست دارید، او برای شما زیباترین و بهترین خواهد بود اگرچه در واقع چنین نباشد

وقتی یکی را دوست دارید، به همه چیز امیدوارانه می نگرید و رسیدن به آرزوهایتان را آسان می شمارید

وقتی یکی را دوست دارید، با موفقیت و محبوبیت او شاد و احساس سربلندی می کنید

وقتی یکی را دوست دارید، واژه تنهایی برایتان بی معناست

وقتی یکی را دوست دارید، آرزوهایتان آرزوهای اوست

وقتی یکی را دوست دارید، به زندگی هم عشق می ورزید

 

جمعه 19 آبان 1391برچسب:وقتی ,یکی را ,دوست ,دارید, :: 12:44 قبل از ظهر :: نويسنده : yalda

انواع عشق + عکس www.taknaz.ir

جمعه 19 آبان 1391برچسب:انواع,عشق, :: 12:37 قبل از ظهر :: نويسنده : yalda

این معلم یک فرمول را با گچ بر روی تخته سیاه می نویسد

به نظر شما مفهوم این فرمول چیست؟

فرمول عشق کشف شد ! ( تصویر متحرک) www.taknaz.ir

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.فرمول عشق کشف شد ! ( تصویر متحرک) www.taknaz.ir

جمعه 19 آبان 1391برچسب:فرمول,عشق, :: 12:34 قبل از ظهر :: نويسنده : yalda

واسه ی عشق ابدی من ......خودش میدونه کیه

تلخ ترین حرف : دوستت دارم اما …

شیرین ترین حرف : … اما دوستت دارم

.

.

.

آغوشت ٬ علم را زیـر سوال می برد !

آنقدر آرامم میکند

که هیچ مُسکنی جایش را نمی گیرد . . .

.

.

.

(جملات ناب عاشقانه)

تو ای روحم ، عزیز دلنوازم / ز پیغامت نمودی سرفرازم

تو در یاد منی ، من شرمسارم / صفای قلب پاکت را بنازم . . .

.

.

.

(اس ام اس عاشقانه)

هیچ چیز دلنشین تر از این نیستکه مدام نامت را صدا بزنم

با یک علامت سوال … “؟”

و تو با حوصله جواب بدهی جـــــــــــون ِدلــــم !؟

.

.

.

(پیامک عاشقانه)

این بار میخواهم صدای بوسه هایت را ضبط کنم

دور که میشوی دلم برای مَلچ مُلوچ هایت تنگ میشود . . .

.

.

.

(شعر عاشقانه)

من آن عاشق ترین پروانه هستم / که عهدی بر سر جان با تو بستم

تو آن شمع خرامان سوز هستی / که چون آتش به جان من نشستی

ندارم هیچ باک از آتش عشق / که این آتش ز مرهم خوشتر آید . . .

 

.

.

.

(متن عاشقانه)

تو قلب منو کشتی و رفتی ، اما میدونم که حتما یه روز بر میگردی

چون همیشه قاتل به محل جنایت بر می گرده . . .

.

.

.

(جملات شگفت انگیز عاشقانه)

خوشبختی چیزی نیست که دیگران از بیرون ببینن و بگن

خوشبختی اون چیزی که تو دل آدمه

خوشبختی دلخوشیه آدمه

خوشبختم ٬ چون تورو دارم . . .

.

.

.

(بهترین جملات عاشقانه)

رسیده ام به حس برگی که می داند ، باد از هر طرف که بیاید

سرانجامش افتادن است . . .

.

.

.

(راد اس ام اس)

اگر کلمه دوستت دارم کلید زندان من و توست

پس با تمام وجود فریاد میزنم دوستت دارم . . .

.

.

.

(www.RadsMs.com)

لبخند هایت وقتی زیباست که می دونم دلیلش خودمم . . .

.

.

.

 

تنهایی همین است ، تکرار نامنظم من بی تو

بی آنکه بدانی برای تو نفس می کشم  . . .

.

.

.

ماه در روی کسی غیر تو دیدن ممنوع / ناز چشم کسی جز تو خریدن ممنوع

تابلویی بر سر دروازه ی قلبم زده ام / که ورود احدی جز تو اکیدا ممنوع . . .

.

.

.

تو که سرد می شوی

من از دهن می افتم . . .

.

.

.

دلم تنگ است اما هنوز تو در آن جا می شوی ، چقدر ابعاد بودنت عجیب است !

.

.

.

پیاز هم که خرد میکنی برایش اشک میریزی

از پیاز هم کمتر بودم ، مرا خرد کردی و خندیدی . . .

.

.

.

در خاطری که ” تویی ” دیگران فراموشند

بگذار در گوشت بگویم

 ”میخواهمت”

این خلاصه ی ، تمام حرفای عاشقانه دنیاست . . .

.

.

.

اندازه دوست داشتن مهم نیست ٬ کیفیتش مهمه

همیشه یک دونه دوست داشته باشیم ولی مـردونه . . .

.

.

.

سخت میترسیدم از اینکه

من از نژاد شیشه باشم و شکستنی

او از نژاد جاده باشد و رفتنی

آری روزها گذشت ، همان شد ، او رفت ، من شکستم  . . .

.

.

.

من بهانه میگیرم و تو دهانم را

با یک “بــــــــوســــه” ببند . . .

.

.

.

ابرها به آسمان تکیه می کنند

درختان به زمین

و انسان ها به مهربانی هم

تقدیم به سرزمین مهربانی خودم . . .

.

.

.

به یک “هستم”

به یک “نترس”

به یک “نوازش”

به یک “آغوش”

به یک “دوستت دارم”

خلاصه بگویم به “تو”

نیازمندم !

.

.

.

عشق

دق الباب نمیکند

مودب نیست ، حرف شنو نیست

درس خوانده نیست ، درویش نیست

سربزیر نیست ،مطیع نیست

عشق دیوار را باور نمیکند، کوه را باور نمیکند

گرداب را باور نمیکند، مرگ را حتی باور ندارد

پس بیخودی با عشق نجنگ ..تو برنده نمیشی

 

پنج شنبه 11 آبان 1391برچسب:اس ,ام ,اس, :: 11:24 قبل از ظهر :: نويسنده : yalda

زنی از خانه بیرون آمد و سه پیرمرد را با چهره های زیبا جلوی در دید.
به آنها گفت: « من شما را نمی شناسم ولی فکر می کنم گرسنه باشید، بفرمائید داخل تا چیزی برای خوردن به شما بدهم.»
آنها پرسیدند:« آیا شوهرتان خانه است؟»
زن گفت: « نه، او به دنبال کاری بیرون از خانه رفته.»
آنها گفتند: « پس ما نمی توانیم وارد شویم منتظر می مانیم.»
عصر وقتی شوهر به خانه برگشت، زن ماجرا را برای او تعریف کرد.
شوهرش به او گفت: « برو به آنها بگو شوهرم آمده، بفرمائید داخل.»
زن بیرون رفت و آنها را به خانه دعوت کرد. آنها گفتند: « ما با هم داخل خانه نمی شویم.»
زن با تعجب پرسید: « چرا!؟» یکی از پیرمردها به دیگری اشاره کرد و گفت:« نام او ثروت است.» و به پیرمرد دیگر اشاره کرد و گفت:« نام او موفقیت است. و نام من عشق است، حالا انتخاب کنید که کدام یک از ما وارد خانه شما شویم.»
زن پیش شوهرش برگشت و ماجرا را تعریف کرد. شوهـر گفت:« چه خوب، ثـروت را دعوت کنیم تا خانه مان پر از ثروت شود! » ولی همسرش مخالفت کرد و گفت:« چرا موفقیت را دعوت نکنیم؟»
فرزند خانه که سخنان آنها را می شنید، پیشنهاد کرد:« بگذارید عشق را دعوت کنیم تا خانه پر از عشق و محبت شود.»
مرد و زن هر دو موافقت کردند. زن بیرون رفت و گفت:« کدام یک از شما عشق است؟ او مهمان ماست.»
عشق بلند شد و ثروت و موفقیت هم بلند شدند و دنبال او راه افتادند. زن با تعجب پرسید:« شما دیگر چرا می آیید؟»

پیرمردها با هم گفتند:« اگر شما ثروت یا موفقیت را دعوت می کردید، بقیه نمی آمدند ولی هرجا که عشق است ثروت و موفقیت هم هست! »

آری… با عشق هر آنچه که می خواهید می توانید به دست آوردید

چهار شنبه 9 فروردين 1391برچسب:داستا, زیبا,داستان زیبا, :: 2:20 بعد از ظهر :: نويسنده : yalda
 

 

 

برام دعا كن عشق من، همين روزا بميرم ...

 

 

 

 

آخه دارم از رفتن بدجوري گُر ميگيرم ...

 

 

 

دعا كنم كه اين نفس،تموم شه تا سپيده ...

 

 

 

كسي نفهمه عاشقت، چي تا سحر كشيده ...

 

 

 

اين آخرين باره عزيز،دستامو محكمتر بگير ...

 

 

 

آخه تو كه داري ميري،به من نگو بمون نمير ...

 

 

 

گاهي بيا يه باغ سبز،درش بروت بازه هنوز ...

 

 

 

من با تو سوختم نازنين،باشه برو با من نسوز ...

 

 

 

اگه يروز برگشتي و گفتن فلاني مرده ...

 

 

 

بدون كه زير خاك سرد حس نگاتو برده

 

 

 

گريه نكن براي من قسمت ما همينه ...

 

 

 

دستامو محكمتر بگير لحظه ي آخرينه ...

 

 

 

اين آخرين باره عزيز،دستامو محكمتر بگير ...

 

 

 

آخه تو كه داري ميري،به من نگو بمون نمير ...

 

 

 

 

گاهي بيا يه باغ سبز،درش بروت بازه هنوز ...

 

 

 

من با تو سوختم نازنين،باشه برو با من نسوز ...

 

برام دعا كن عـــــــــشــــــــــق من ...

چهار شنبه 17 اسفند 1390برچسب:, :: 6:38 بعد از ظهر :: نويسنده : yalda

دوستون دارم

برای تو می نویسم...

برای تويی كه تنهايی هايم پر از ياد توست...

برای تويی كه قلبم منزلگه عـــشـــق توست
...

برای تويی كه احسا
سم از آن وجود نازنين توست ...

برای تويی كه تمام هستی ام در عشق تو غرق شد...

برای تويی كه چشمانم هميشه به راه تو دوخته است...

برای تويی كه مرا مجذوب قلب ناز و احساس پاك خود كردی...

برای تويی كه وجودم را محو وجود نازنين خود كردی...

برای تويی كه هر لحظه دوری ات برایم مثل یک قرن است...

... تويی كه سـكوتـت سخت ترين شكنجه من است برای

برای تويی كه قلبت پـا ك است ...

برای تويی كه در عشق ، قـلبت چه بی باك است...

برای تويی كه عـشقت معنای بودنم است...

برای تويی كه عـشقت معنای بودنم است...

برای تويی كه غمهایت معنای سوختنم است...

برای تویی که آرزوهایت آرزویم است...

خدایا...........

 

خدايا فقط تو را مي خواهم.....باور کرده ام که فقط تويي سنگ صبور حرف هايم
مي ترسم از اينکه بگم دوسش دارم...اون نمي دونه که با دل من چه کرده...نمي دونه که دلي رو اسير خودش کرده
هنوز در باورم نيست که دل به اون دادم و اون شده همه هستي ام
روز هاي اول آشنايي را بياد مياورم آمدنش زيبا بود ...آنقدر زيبا حرف مي زد که به راحتي دل به او باختم و او شد اولين عشقم در زندگي
بارالها گويي تو تمام زيبايي هاي عالم را در چهره و کلام او نهاده بودي
واين گونه مرا اسير او کردي و دل کندن از او شد برايم محال و داشتنش بزرگترين ارزويم در زندگي
حالا که عاشقش شدم تو بگو چه کنم که تنهايم نگذارد....خدايا امشب به تو مي گويم چون تو تنها مونس تنهايي هايم هستي..
چگونه بگويم بدون او مي ميرم....او رفته و در باورم نيست نبودنش...
خود خوب مي دانم او مرا کودکي فرض کرد که نمي داند عشق چيست و براي عاشقي حرمتي قائل نمي باشد
مرا به بازي گرفت يا شايد....نمي دانم.....دگر هيچ نمي داني.. اعتراف مي کنم نفسم به بودن او وابسته است
بعد رفتن او دگر اين نفس را هم نمي خواهم....حال تو بگو چه کنم ؟
بار خدايا دوست دارم مرا بفهمد حتي براي يه لحظه

 
 
بیا

بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comبیا تا قصه نیمه تمام عشق را با شیرینی به پایان برسانیمبهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com
بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comبرگرد تا قصه من و تو پایانش تلخ و غم انگیز نباشدبهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com
بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comدلم برای لحظه های دیدار با تو تنگ شدهبهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com
بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comچه عاشقانه نگاهم می کردی و حرف می زدیبهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com
بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comچرا رفتی از کنارم؟بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com
بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comتو رفتی و من تنهای تنها در این دنیای بی محبتبهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com
بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comبا چند خاطره ماندمبهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com
بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comبرگرد تا دوباره آن خاطره های شیرین باهم بودن تکرار شودبهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com
بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comدلم بد جور برای تو برای حرف هایت تنگ بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com
بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comصدای خنده هایت تنگ شدهبهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com
بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comبا آمدنت من را دوباره زنده کنبهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com
بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comواحساس را دوباره در وجودم شعله ور کنبهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com
بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comتا عاشقانه تر از همیشه از تو آن عشق پاکت بنویسمبهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com

بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com

چهار شنبه 17 اسفند 1390برچسب:شعر ,و عکس ,عاشقانه, :: 6:22 بعد از ظهر :: نويسنده : yalda

ست آخر :

 

           دل من دیر زمانی است که می پندارد :

                  "دوستی" نیز گلی است

                         مثل نیلوفر و ناز

                   ساقه ی ترد ظریفی دارد

             بی گمان سنگدل است آنکه روا می دارد

            جان این ساقه ی نازک را

                                   -دانسته-

                                                بیازارد

               در زمینی که ضمیر من و توست

              از نخستین دیدار

                    هر سخن , هر رفتار

                             دانه هایی است که می افشانیم

                        برگ و باری است که می رویانیم

                       آب و خورشید و نسیمش "مهر" است

                                          گر بدان گونه که بایست به بار آید

               زندگی را به دل انگیزترین چهره بیاراید

                            آنچنان با تو در آمیزد این روح لطیف

                                         که تمنای وجودت همه او باشد و بس

                                                    بی نیازت سازد از همه چیز و همه کس

 

                  زندگی گرمی دلهای به هم پیوسته است

                                        گر در آن دوست نباشد همه درها بسته است

 

                    در ضمیرت اگر این گل ندمیدست هنوز

                                  عطر جان پرور عشق

                                  گر به صحرای نهادت نوزیده است هنوز

               دانه ها را باید از نو کاشت

                      آب و خورشید و نسیمش را از مایه ی جان

                       خرج می باید کرد

                    رنج می باید برد

                                         دوست می باید داشت

               با نگاهی که در شوق برآرد فریاد

                با سلامی که در آن نور ببارد لبخند

                            دست یکدیگر را بفشاریم به مهر

                      جام دل هامان را مالامال از یاری , غمخواری

                       بسپاریم به هم

                              بسراییم به آواز بلند

              - شادی روح تو !

                             ای دیده به دیدار تو شاد

            باغ جانت همه وقت از اثر صحبت دوست

                                                        تازه      

                                                                 عطر افشان 

سه شنبه 16 اسفند 1390برچسب:, :: 9:6 قبل از ظهر :: نويسنده : yalda
درباره وبلاگ

سلام سلام.....امیدوارم از وبلاگم خوشتون بیاد هر کی که میخواد بیاد و نظر نده لطفا همین الان شوت شو بیرون و مانع کسب و کار ما نشو....اه اه اینقدر بدم میاد از کسایی که میان میخونن نظر نمیدن........ خدایا کمکم کن تا عاشقانه ترین نگاهها را در چشمانش بریزم خدایا کمکم کن تا در بعد عشق او بهترین و شیرین ترین باشم به من کمک کن تا سرودن عشق را به هنگام طلوع افتاب هر بام بر لبانش جاری سازم و راز عشق را در گوشش سر دهم خداوندا او را نگه دار که من به عشق او زنده ام...



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 71
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 240
بازدید ماه : 522
بازدید کل : 162202
تعداد مطالب : 126
تعداد نظرات : 114
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


.





کد هدایت به بالا



کد کج شدن تصاوير