→♫♥کلبه تنهایی یلدا♥♫←

از طعنه ی جاهلان نخواهم ترسید

بر خنده ی این زمانه خواهم خندید

من بر سر عشق پاک خود خواهم ماند

تا کور شود هر آن که نتواند دید

سه شنبه 8 مرداد 1392برچسب:, :: 10:51 قبل از ظهر :: نويسنده : yalda

با تو دوباره

خنده بر لبانم

نقش میبندد

با تو همیشه

گریه از یادم

محو میگردد

با تو که هستم

اشک از چشمانم

غم از لبانم

بغض از گلویم

آه درونم

پاک میگردد

پیشم نیستی ولی

یادت همیشه

حتی در تنها ترین خلوت من

همراه من است.

یادت نمیگذاره

تنهایی

با من

تنها بماند.

شنبه 12 اسفند 1391برچسب:شعر,عاشقانه,, :: 6:28 بعد از ظهر :: نويسنده : yalda

همیشه از آدمهایی گه حرمت زندگی را نگه نمیدارند و

خودشان را می کشند تعجب می کردم.

اما حالا می فهمم چطور می شود که خودشان را می کشند.

بعضی وقت ها زندگی کردن غیرممکن است.

جمعه 11 اسفند 1391برچسب:تنفر, :: 11:23 قبل از ظهر :: نويسنده : yalda

رفتم گلفروشی گفتم آقا این گل طبیعیه؟

یه دختر بچه ۵ ساله ای اونجا بود گفت پــَ نَ پــَ سزارینه!!

به جون خودم

من تا ۱۲ سالگی فکر میکردم بچه ها رو لک لک ها از آسمون میارن !

 

بدترین شکست عشقی عمرمو کلاس سوم خوردم

که فهمیدم جایزه ها رو مامانم می خریده می داده به معلما

 

 

وقتی بارون میاد همه یاد عاشقی میفتن و رمانتیک میشن

نمیدونم چرا من فقط یاد آهنگ بارو بارو باروننننننن میفتم !

اینایی که زنگ میزنن از خواب بیدارت میکنن

بعد میگن عه ببخشید خواب بودی ؟؟

دانشمندا هنوز در موردشون به نتیجه خاصی نرسیدن

تمام وسایل و امکانات زندگی ما رو مامانم می ذاره “همون جا”

کلا همه چی و هر چی که می پرسی جوابش همون جاست!

از خونه همسایه بوی کیک اومد بعد بوی آش رشته اومد

الان هم بوی قرمه سبزی میاد.

می خوام برم در بزنم بگم ما به جهنم،

خودتون اسهال می شین بدبختا!

یه روز هـم باید این سازنده ی جمله :

” گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی ” رو بیارن چار کیلو غوره بدن دستش

همه هــــم صبر کنن، ببینم چه جوری میخاد حلـوا درست کنه ؛

بعد همون دیگُ بکنی تو چشـاش با این جمله ساختنش

یکی از سرگرمی های مورد علاقم اینه که

یه پچه ی ۳ تا ۶ ساله رو بغلش میکنم و دور خودم میچرخم

تا سرش گیج بره ، بعد میذارمش  رو زمین تا راه بره

بعد میشینم نگاه میکنم که چطور هی میخوره به در و دیوار …:D

حتما امتحان کنید !

مامان بزرگم خیلی مریض بود

و در ضمن دکتری که همیشه میره پیشش مطبش باز نبود

به هزار زحمت راضیش کردیم بره پیش یه دکتر دیگه

وقتی رفتیم داخل،معاینه که تموم شد مامان بزرگم گفت:

آقای دکتر یه چیزی بنویس فعلأ خوب بشم

تا چند روز دیگه برم پیش یه دکتر درست حسابی .

۷سال درس خوندشُ شست مثل رخت پهن کرد رو بند!

 

من شخصا به خودکشی اعتقاد ندارم، مگر اینکه پسوُردم لو بره!(باورتون میشه عشقم پسورد یاهومو داره؟؟؟؟؟؟؟؟حالا من احمقم یا عاشق؟؟؟؟منم پسورد ایدیشو دارم....حالا اون عاشقه یا احمق)

 

پنج شنبه 10 اسفند 1391برچسب:خنده,,,بامزه,,,اس ام اس, :: 9:2 بعد از ظهر :: نويسنده : yalda

 

متن آهنگ بدون تو

 

 

اگه به تو نمی گفتم حرفامو
اگه  نمی گفتم چقدر دوست دارم
الان بودی
شاید اگه نمی فهمیدی اینو
که تورو زیادی از حد دوست دارم
الان بودی
مثل یه سایه همرات اومدم
مطمئن شم که تو آرامشی
نمیدونستم خسته ات میکنم
یه روز
تورو اگه کمتر میدیدمت
اگه میزاشتم دلتنگم بشی
اینجا بودی کنارم
هنوز

بدون تو شبا پــُر از غم و سرماست
آره بدون تو ته راهمه ته دنیاست
بدون تو شبام پــُر از غم و آهه
اگه تنها بری می بینی آخرش اشتباهه
آره این گناهه
.
.
.
نگرانت میشدم نمی دیدمت حتی چند ساعت
به بودن تو دلم عاشقونه کرده بود عادت
ولی فایده نداشت اون همه تلاش
تو رسیده بودی به آخراش
از خدا می خوام روزات بگذره خوشحال و راحت
از ته دلم! زندگی رو با عشق می خوام واست
باز خیسِ چشام ولی نمی خوام دل تو بسوزه
دیگه برام
.

.
بدون تو شبا پــُر از غم و سرماست
آره بدون تو ته راهمه ته دنیاست
بدون تو شبام پــُر از غم و آهه
اگه تنها بری می بینی آخرش اشتباهه
آره این گناهه
.
.
.
خوشحال و راحت
عشق می خوام واست
خوشحال و راحت
عشق می خوام واست
خوشحال و راحت
عشق می خوام واست

پنج شنبه 10 اسفند 1391برچسب:متن آهنگ ,زانیار خسروی,زانیار,بدون تو -زانیار,متن بدون تو, :: 6:41 بعد از ظهر :: نويسنده : yalda



بی ” تــو “کنار ِ این خاطره ها نشستن دل می خواهد…
که من ندارم….باور کن !

*

زیبایی عشق به سکوت است نه فریاد ، پس با تمام سکوتم دوستت دارم . . .

*

من تو را هنوز مثل تمام شدن مشق شبم دوست دارم

*

زیباترین ستایش ها نثار کسی که کاستی ها و لغزش هایم را میداند
و باز هم دوستم دارد….

دو شنبه 7 اسفند 1391برچسب:, :: 3:34 بعد از ظهر :: نويسنده : yalda



اصفهانیه داشته توی اتوبان با سرعت ۱۸۰ کیلومتر در ساعت می‌رفته که پلیس با دوربینش شکارش می‌کنه

و ماشینشو متوقف می‌کنه.

پلیسه میاد کنار ماشینو میگه: گواهینامه و کارت ماشینو بدین.

اصفهانیه میگه: من گواهینامه ندارم.

این ماشینم مالی من نیست.

کارتا ایناشم پیشی من نیست.

من صَحَبی (صاحب) ماشینا کشتم آ جنازشا انداختم تو صندوق عقب.

حالاوَم داشتم می‌رفتم از مرز فرار کنم،

شوما منا گرفتین.

پلیسه که حسابی حیرت زده شده بوده بیسیم میزنه به فرمانده‌اش و عین قضیه رو تعریف می‌کنه و درخواست کمک می‌کنه.

فرمانده‌اش هم میگه تو کاری نکن من خودم دارم میام.

فرمانده در اسرع وقت خودشو به محل می‌رسونه و به راننده اصفهانی میگه: آقا گواهینامه؟

اصفهانیه گواهینامه‌اش رو از تو جیبش در میاره میده به فرمانده. فرمانده میگه: کارت ماشین؟

اصفهانیه کارت ماشین که به نام خودش بوده رو از تو جیبش در میاره میده به فرمانده.

فرمانده میگه: در صندوق عقب رو باز کن.

اصفهانیه درو باز میکنه و فرمانده میبینه که صندوق هم خالیه.

فرمانده که حسابی گیج شده بوده،

به اصفهانیه میگه: پس این مأمور ما چی میگه؟!

اصفهانیه میگه: چی چی میدونم والا جناب سرهنگ!

حتماً الانم میخَد(می خواهد) بگد من داشتم ۱۸۰ تا سرعت میرفتم؟

پنج شنبه 3 اسفند 1391برچسب:, :: 8:17 قبل از ظهر :: نويسنده : yalda

 

دیدین که......شعر هایی که شاعرش خودمم


میدانی ، اگر تو از پیشم بروی ، اینجا نمیمانم ولی

                                تنها میمانم ، از تو نمیخوانم ولی

                                                  تنها میخوانم ، تو را نمیبینم ولی

                                                        تنها، تنهایی را میبینم ، مرا دوست نداری ولی

                                                                                               تنها تو را دوست دارم

درسته   ، میدونم 

              تنهایی آدمو داغون میکنه

                          ولی همیشه تنهای میمونم

                                                   چونکه میدونم

                                                             دل بستن آدمو نابود میکنه

                                                                                  حداقل تنهایی منو تنها نمیزاره  

امروز

بعد مدت ها

در دلم ، حس اعتماد پیداست

حس خوب دوست داشتن

حس خوب محبت کردن

حس انکار نشدنی شاد بودن

ای کاش این حس پایدار باشد

ای کاش این حس واقعی باشد

ای کاش مسبب این حس خوب

همیشه در شادی و آرامش باشد

همیشه آرام باشد

و تا وقتی هستم

باشد که با من باشد

باشد و همراهم باشد

باشد و مهربان من باشد

مهربان من

           ♥☻♫♦☼  منتظر نظر های قشنگتون هستم♥☻♫♦☼   

سه شنبه 1 اسفند 1391برچسب:, :: 4:3 بعد از ظهر :: نويسنده : yalda

دانشجوی جغرافیا : مکان ، آب و هوا و شرایط محیطی در او تاثیری ندارد چون او همه جا هست!
دانشجوی مهندسی : شجاعتش برایم قابل تحسین است چون ماکت هر پل یا ساختمانی را که می سازم
بدون توجه به احتمال تخریب آن ، به رویش می رود و افتتاحش می کند!
دانشجوی پزشکی : تنها موجودی است که از تیغ تشریح من هراسی ندارد
و به طرفم می آید تا با فدا کردن جانش موجب پیشرفت علم پزشکی شود!
دانشجوی مدیریت : با آن جثه کوچک ، آنچنان خانواده پر جمعیتش را مدیریت و اداره می کند
که انگار مدیر بودن باید در خون هر کس باشد و درس خواندن بی فایده است!
دانشجوی روانشناسی : درون گرا ، خجالتی ، کم حرف ، یک شخصیت منحصر به فرد!
دانشجوی علوم سیاسی : به هیچ دسته و گروهی وابسته نیست ، تک و تنها برای هدفش تلاش می کند
دانشجوی برق : وقتی روشنایی و خاموشی در نحوه حرکت او بی تاثیر است من را متوجه نیرویی فراتر از برق می کند!
دانشجوی کامپیوتر : مغز کوچک او با آن همه ذخایر اطلاعاتی بسیار پیشرفته تر از فلش
۳۲ گیگ است!
دانشجوی فیزیک هسته ای : زندگی در خوابگاه حق مسلم اوست!
دانشجوی تربیت بدنی : آنقدر عضلاتش نیرومند است که می تواند از دیوار راست هم بالا برود!
دانشجوی زبان شناسی : هیچکس زبانش را نمی فهمد!
دانشجوی علوم تربیتی : شیوه تربیتی او در تعلیم فرزندان بی شمارش برایم قابل احترام است
چرا که تمام آن فرزندان بی چون و چرا ادامه دهنده راه او می باشند
دانشجوی تاریخ : گذشت اعصار و قرون نتوانسته هیچ تاثیری در ظاهر و عقاید و شیوه زندگی او بگذارد!
دانشجوی هنر : هیچوقت منتظر نمی شود تا بتوانم پرتره اش را تمام کنم!
دانشجوی آمار : بدون شک از یک روش آماری قوی برای محاسبه تعداد فرزندانش بهره می برد!
دانشجوی اخلاق : آنقدر با مرام و پایبند به اخلاقیات است که تا به حال نگذاشته هیچکس اشک او را ببیند
حتی زمانیکه فرزندش را جلوی چشمانش له می کنند!
دانشجوی علوم ارتباطات : تا او هست ، هیچکس تنها نیست

سه شنبه 1 اسفند 1391برچسب:, :: 1:58 بعد از ظهر :: نويسنده : yalda

یک شنبه 29 بهمن 1391برچسب:, :: 2:1 بعد از ظهر :: نويسنده : yalda
درباره وبلاگ

سلام سلام.....امیدوارم از وبلاگم خوشتون بیاد هر کی که میخواد بیاد و نظر نده لطفا همین الان شوت شو بیرون و مانع کسب و کار ما نشو....اه اه اینقدر بدم میاد از کسایی که میان میخونن نظر نمیدن........ خدایا کمکم کن تا عاشقانه ترین نگاهها را در چشمانش بریزم خدایا کمکم کن تا در بعد عشق او بهترین و شیرین ترین باشم به من کمک کن تا سرودن عشق را به هنگام طلوع افتاب هر بام بر لبانش جاری سازم و راز عشق را در گوشش سر دهم خداوندا او را نگه دار که من به عشق او زنده ام...



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 9
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 20
بازدید ماه : 629
بازدید کل : 161680
تعداد مطالب : 126
تعداد نظرات : 114
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


.





کد هدایت به بالا



کد کج شدن تصاوير